آهنگ حسن شماعی زاده - غریبه
ترانه موزیک
یه غریبه اومد از راه با من آشنا شد
با تموم خستگیهاش با من همصدا شد
خونه دل از محبت گرم و با صفا شد
به غرور گذشته رسیدم , به هوای گذشته پریدم
چی بگم
ندونسته دلم رو به غریبه سپردم
اون غریبه رو ساده شمردم
گول چشم سیاهشو خوردم
رفت از این شهر که دلم رو به خون بکشونه
جون من رو به لب برسونه
جای دیگه آتیش بسوزونه
ندونستم که غریبه , هرچی باشه یه غریبست
ندونستم که غریبه , هرچی باشه یه غریبست
یه غریبه اومد از راه با من آشنا شد
با تموم خستگیهاش با من همصدا شد
خونه دل از محبت گرم و با صفا شد
به غرور گذشته رسیدم , به هوای گذشته پریدم
چی بگم
نظرات
0