حمید هیراد فراموش کن

آهنگ خسرو شکیبایی - مسافر شماره۲

  • ترانه موزیک
    نگاه مرد مسافر به روی زمین افتاد : چه سیب های قشنگی ! حیات نشیه تنهایی است. و میزبان پرسید: قشنگ یعنی چه؟ - قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال و عشق ، تنها عشق ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس. و عشق ، تنها عشق مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد ، مرا رساند به امکان یک پرنده شدن. - و نوشداری اندوه؟ - صدای خالص اکسیر می دهد این نوش. و حال ، شب شده بود. چراغ روشن بود. و چای می خوردند. - چرا گرفته دلت، مثل آنکه تنهایی. - چقدر هم تنها! - خیال می کنم دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستی. - دچار یعنی - عاشق. - و فکر کن که چه تنهاست اگر ماهی کوچک ، دچار آبی دریای بیکران باشد. - چه فکر نازک غمناکی ! - و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است. و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست. - خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند و دست منبسط نور روی شانه آنهاست. - نه ، وصل ممکن نیست ، همیشه فاصله ای هست . اگر چه منحنی آب بالش خوبی است. برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر، همیشه فاصله ای هست. دچار باید بود و گرنه زمزمه حیات میان دو حرف حرام خواهد شد. و عشق سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست. و عشق صدای فاصله هاست. صدای فاصله هایی که - غرق ابهامند - نه ، صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند و با شنیدن یک هیچ می شوند کدر. همیشه عاشق تنهاست. و دست عاشق در دست ترد ثانیه هاست. و او و ثانیه ها می روند آن طرف روز. و او و ثانیه ها روی نور می خوابند. و او و ثانیه ها بهترین کتاب جهان را به آب می بخشند. و خوب می دانند که هیچ ماهی هرگز هزار و یک گره رودخانه را نگشود. و نیمه شب ها ، با زورق قدیمی اشراق در آب های هدایت روانه می گردند و تا تجلی اعجاب پیش می رانند. - هوای حرف تو آدم را عبور می دهد از کوچه باغ های حکایات و در عروق چنین لحن چه خون تازه محزونی!
  • نظرات

    0

    دیگر موزیک ها

    غربت ورژن جدید 0

    خسرو شکیبایی

    غربت ورژن جدید
    ترانه ی نگاه کن 0

    خسرو شکیبایی

    ترانه ی نگاه کن