آهنگ سالار عقیلی - جام لطیف
ترانه موزیک
روزی که گذشته است از او یاد مکن
روزی که گذشته است از او یاد مکن
فردا که نیامده است فریاد مکن
فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
خوش باش کنون و
خوش باش کنون و عمر بر باد مکن
این قافله ی عمر عجب می گذرد
این قافله ی عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را
پیش آر پیاله را که شب می گذرد
جامی است که عقل آفرین می زندش
جامی است که عقل آفرین می زندش
صد بوسه ز می بر جبین می زندش
این کوزه گر دهر چنین جام لطیف
می سازد و باز بر زمین می زندش
این کوزه گر دهر چنین جام لطیف لطیف
می سازد و می سازد و
باز بر زمین می زندش
این کوزه گر دهر چنین جام لطیف
می سازد و باز بر زمین می زندش
شعر : خیام
نظرات
0