آهنگ شادمهر عقیلی - بی نهایت شب
ترانه موزیک
وقتی نگات می خندید
چشمای خیره ی من اندوهتو نمی دید
چرا غریبه بودم با غربت نگاهت
تصویرمو ندیدم تو چشم بی گناهت
کاشکی برای قلبت یه اسمون می ساختم روح بزرگ تو رو
چرا نمی شناختم آینه گریه می کرد
وقتی تو رو شکستم
ستاره پشت دربود وقتی در رو بستم
تو بودی و سکوت و غروب سرد پاییز
باغچه روزیرورو کرد
برگهای زرد پاییز حالا من غریبه
*دنبال تو می گردم با قلب اسمونی
کمک کن تا برگردم
تو بی نهایت شب وقتی نگات می خندید
چشمای خیره ی من اندوهتو نمی دید
چرا غریبه بودم با غربت نگاهت
تصویرمو ندیدم تو چشم بی گناهت
کاشکی برای قلبت یه اسمون می ساختم
روح بزرگ تو رو چرا نمی شناختم اینه گریه می کرد
وقتی تو رو شکستم ستاره پشت در بود
وقتی درارو بستمی
نظرات
0