آهنگ سینا سرلک - نا محرم
ترانه موزیک
من در هوای ابری و بارانی حال تو بودم
من در خیال خام خود در وهم خود مال تو بودم
من رفتنت را از صدای باد و باران ها شنیدم
تو رفته ای و بعد تو از زندگی خیری ندیدم
من درد خود را پیش هر کس پیش نامحرم نگفتم
با اینکه حرفای زیادی از غریبه ها شنفتم
من زخم خود را بعد تو در چشم مردم وا نکردم
چون مرهمی از هیچکس در شهر خود پیدا نکردم
من آن درمانده بودم از عشق جا مانده بودم
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر
مرا که سایه ای نیست دگر گلابه ای نیست
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر
مرا به خود رساندی چگونه باورم شود که رفته ای نمانده ای برو
غمی به دل نشاندی چگونه از بگذرم مرا به غم کشانده ای برو
من آن درمانده بودم از عشق جا مانده بودم
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر
مرا که سایه ای نیست دگر گلابه ای نیست
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر
نظرات
0