حمید هیراد فراموش کن

آهنگ علیرضا قربانی - پریشانی

  • ترانه موزیک
    روزگار من و مویش به پریشانی رفت
    یک شب آرام رسید،یک شب بارانی رفت
    یک شب آمد منِ مجنون به جنون افتادم
    دل دیوانه‌ی خود را به نگاهش دادم
    روزگار من و مویش به پریشانی رفت
    چشم بستم، دل مجنون پی لیلا برگشت
    چشم بستم، که دلم سمت تماشا برگشت
    زلف یک خاطره در باد پریشان میرفت
    دل دیوانه پی‌ اش دست به دامان میرفت
    می‌روم گریه کنم باز دمی را در خود
    می‌روم غرق کنم کوه غمی را در خود
    می‌روم باز میان همه‌ی رفتن ها
    باز هم می‌روم از شهر تو اما تنها ...
    داغ فرهاد به دل دارمو دلدارم نیست
    دل گرفتار همان دل که گرفتارم نیست
    یک نظر دیدم یک عمر پی یک نظرم
    من دیوانه به زنجیر تو دیوانه ترم
    می‌روم گریه کنم باز دمی را در خود
    می‌روم غرق کنم کوه غمی را در خود
    می‌روم باز میان همه‌ی رفتن ها
    باز هم می‌روم از شهر تو اما تنها
  • نظرات

    0

    دیگر موزیک ها

    در زلف تو آویزم 0

    علیرضا قربانی

    در زلف تو آویزم